رشته علوم کامپیوتر دانشگاه پیام نور سبزوار

یام نور سبزوار,پیام نور,دانشگاه,علوم کامپیوتر,پیام نور, نرم افزار,سخت افزار,دانشگاه پیام نور سبزوار,آموزشی,دنلود نرم افزار

رشته علوم کامپیوتر دانشگاه پیام نور سبزوار

یام نور سبزوار,پیام نور,دانشگاه,علوم کامپیوتر,پیام نور, نرم افزار,سخت افزار,دانشگاه پیام نور سبزوار,آموزشی,دنلود نرم افزار

ahval porsi

sssssssssssssssssssssalam be hameye hamkelasaye khoshgelam,midonan ke che ghadr dele nezoketon vasam tang shode va vase didane man parpar mizanid.che konam ke majboram vase ye modat shoma ro az didane khodam mahrom konam vali ghol midam khili zod beyam sabzevar va  dobare mesle rozaye aval berim mahde kodak .ghorbone hamaton beram .

 مرا مى بینى و هر دم زیادت مى کنى دردم

 

ترا مى بینم و میلم زیادت مى شود هر دم

 

به سامانم نمى پرسى نمى دانم چه سر دارى

 

به درمانم نمى کوشى نمى دانى مگر دردم

 

نه راهست این که بگذارى مرا بر خاک و بگریزى

 

گذارى آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم

 

ندارم دستت از دامن بجز در خاک و آندم هم

 

که بر خاکم روان گردى بگیرد دامنت گردم

 

فرو رفت از غم عشقت دمم دم مى دهى تا کى

 

دمار از من برآوردى نمى گویى برآوردم

 

شبى دل را به تاریکى ز زلفت باز مى جستم

 

رخت مى دیدم و جامى هلالى باز مى خوردم

 

کشیدم در برت ناگاه و شد در تاب گیسویت

 

نهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم

 

تو خوش میباش با حافظ برو گو خصم جان میده

 

چو گرمى از تو مى بینم چه باک ازخصم دم سردم

قاناو در هیچ...........


دختران اسرائیلی بر روی هدیه های خود برای کودکان فلسطینی یادگاری می نویسند




خودتان قضاوت کنید؟؟


یک روز کارمند پستی که به نامه هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می کرد، متوجه نا مه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه ای به خدا . با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند. در نامه این طور نوشته شده بود خدای عزیزم بیوه زنی 83 ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می گذرد. دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید. این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می کردم. یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده ام. اما بدون آن پول چیزی نمی توانم بخرم . ? هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم. تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن. کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد. نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند. در پایان 96 دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند. همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند.

عید به پایان رسیدو چند روزی از این ماجرا گذشت. تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسید که روی آن نوشته شده بود نامه ای به خدا. همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند. مضمون نامه چنین بود خدای عزیزم. چگونه می توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم. با لطف تو توانستم شامی عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم. من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته اند



راستی یه نفر در مورد مطلب درسی مهدی بازقندی اینطور نظر داده که .....جه عجب یه کی پیدا شد که از درس  چیز

بنویسه......من میخواستم بگه بابا این وبلاگ اصلا قرار نیست راجب درس باشه که شما از ما انتظار بیجا دارید

اگه خوشتون نمی یاد خوب نیاد  برین یه سایت یا وبلاگ که همش مطالب درسی دتشته باشه....خر خونا....

جالب


این عکس می تواند عکس قرن باشد. عکس جنین 21 هفته ای به نام ساموئل الکساندر که در داخل رحم مادر احتیاج به عمل جراحی پیدا کرد و اگر از رحم خارج می شد ممکن نبود زنده بماند. دکتر برنر جراح این عمل بزرگ بودند و جنین را در داخل رحم مورد جراحی قرار دادند. در حین عمل جراحی جنین دست کوچکش را از شکافی که دکتر ایجاد کرده بود بیرون آورد و انگشت پزشک معالجش را فشرد و عکاس این صحنه ناباورانه را در تاریخ ثبت کرد. دست پسرک کوچکی که برای حس قدرشناسی از رحم بیرون آمد و انگشت دکتر را به خاطر تشکر، فشرد ( منبع اینترنت ) اگر شما بجای من بودید . چه عنوانی برای این مطلب انتخاب میکردید