|
ستایش سزاوار خدای یکتاست٬ خدایی که صنعت هیچ صنعتگری به پای صنعت او نرسد ٬ خدایی که بخشندگیش بی دریغ است٬ خدایی که آدم را آفرید و آرامشی چون عشق درقلب او نهاد خداوندا بسوی تو روی می آورم و تو را با تمام وجود میپرستم و تو را به شرافت تمام انبیاء قَسمت میدهم که مرا ببخش و بیامورزمن نادانم من بی خردم تو مرا آنچنان تربیت و بپروران که هم در این دنیا و هم در آن دنیاشرمنده ات نباشم ٬ خداوندا تو را شاکرم که مرا با نعمات آغاز فرمودی قبل آنکه چیز قابل ذکری باشم ٬جز درگاه تو مرا هیچ درگاهی نیست این اندک عبادت ما را بپذیر ای خدایی که آفرینشم را ازقطره آب روان پدید آوردی و در تاریکیهای سه گانه جنینی سکونتم دادی در میان پوست وخون و گوشت و مرا شاهد آفرینش خویش نگرداندی و هیچ یک از امورم را به خودم وا نگذاشتی اینک در این نیم سحراولین شب زمستانیت آمدم به درگاهت توبه کنم توبهء مرا بپذیر و به راه راست هدایتم کن ای آنکه مرا برای هدفی عالی یعنی رسیدن به کمال موجودی کامل و سالم آفریدی و آنگاه که کودکی خردسال در گهواره بودم مرا از حوادث حفظ کردی و مرا از شیر شیرین مادر تغذیه نمودی چگونه توانم حتی زره ای از الطافت را به جا آورم ای تنها خالق آب خاک خورشید تو را به این سه چیز که آدمی مرده باشد آنگاه که حتی زره ای از این سه کم شود مرا٬ بزرگانم را ٬عفو و بخشش درگاه خویش قرار بده ٬خداوندا تو آنی که مرا به گوهر سخن ناطق و گویا ساختی و نعمتهای بی کرانت را بر ما دریغ نکردی و سال به سال به رشت و تربیت من افزودی این لطف تو بود که از خاک پاک مرا خلق کردی و هیچ نعمتی را از مندریغ نکردی و مرا به هر آنچه که لازمهء زیستن بود رسانیدی خداوندا من به حقیقتت ایمان دارم و به حقیقت ایمانم گواهی میدهم از لمس تمام اعضاء و جوارهم تو را به یاد می آورم از جریان نور دیده ام گرفته تا روزنه های تنفسیم تا آنچه که به زیر لبهای من پنهان نمودی همه وهمه در زره زرهء وجودم تو را حس میکنم و گواهی میدهم که تا زنده ام و قلبم میتپد دست از ستایشت برندارم شاید که گوشهء یکی از نعمات تو را به جا آورم تا آنگاه که توفیق تو رفیقم باشد ٬ای خدایی که قلبم به تو ایمان دارد ٬ای خدایی که جزخود شریکی نداری ٬چنان در من بیم و ترسی بگذار که گویی تو را در خودم میبینم و مرا به تقوایت رستگار کن ٬خداوندا مرا به خاطر گناهانم به شقاوت دچار مساز ٬مقدر اینکه سرنوشت من به خیر و صلاح من باشد ٬و در تقدیرانت خیر و برکت بر من عطا بفرما ستایش تنها از آن توست که مرا آفریدی و مرا شنوا و بینا گرداندی تنها تو در قلب وروح منیتنها تویی که مرا بیافریدی و خلقتم را نیکو بیاراستی خداوندا مرا از دست مشکلات روزگار و سردرگمیهای روز و شبهایت راهی فرما و مرا از رنجهای این جهان و سرزنشهای آن دنیا نجاتم ده و مرا از شر بدیهایی که ستمکاران در زمین میکنند در در امان دار خدایا گله مندم ٬از اینکه مرا به که وا میگذاری به خویشاوندانی که پیمان خویشاوندی را خواهند گسست ٬یا به کسانی که روح مرا تضعیف و همیشه لبخند تمسخر آمیزی بر لبشانند؟ در صورتی که توپروردگار من و مالک سرنوشت منی ٬خداوندا مرا با اینچنین انسانهای مال پرست وا مگذارای خدای من ای خدای پدران من ای پروردگار جبرئیل ٬مکائیل و سرابیل و ای تربیت کننده محمد(ص) و فرزندان ای فرستندهء تورات انجیل و قرآن ما را در پناه قرآنت نگاه دار تو تنها پناگاه منی آنگاه که تمام راه ها بر من بسته میشوند اگر آنگاه رحمت و بخشش تو نباشد من جزء هلاک شدگانم باز هم پناهم ده و مرا از خطاهایم بازبدار ٬تو پرده پوش زشتیهای من باش ٬خدایم تنها امیدم تویی مرا نامید مگردان٬٬٬ بر ستاره ای که اینک در آسمان میدرخشد بوسه میزنم و بسویت میفرستم پذیرا باش |
|
امروز حتما به صفحه دانلود نرم افزار سری بزنیدچون؟ به کوری چشم بعضی ها که چشم دیدن ما رو ندارند امروزدر صفحه دانلود نرم افزار لیست چیزی فراتراز 230 کتاب الکترونیکی در تمام زمینه ها ازجمله کامپیوتر,علمی,آموزشی,مذهبی,درسی وحتی آشپزی و سایر زمینه ها قرار گرفت تا بازدید کندگان بتوانندکتاب مورد علاقه خود را به صورت رایگان دریافت نماییند. |
آفرینش زن |
مدت ها بود می خواستم این مطلب طنز رو در وبلاگ بزارم اما راستش دو دل بودم اما امروز بعد از حرف های آقای رستگاری استاد درس ساختمان داده ها دیدم لازمه این مطلب رو بزارم . در آغاز خلقت ، آفریدگار جهان چون به خلقت زن رسید , دید مصالح سفت و سخت را در آفرینش مرد به کار برده و دیگر چیزی نمانده است. در کار خود واله گشت و پس از اندیشه ای چنین کرد: گردی رخسار از ماه, تراش تن از پیچک , چسبندگی از پاپیتال , لرزش اندام از گیاه , نازکی از نی , شکوفائی از غنچه , سبکی از برگ ,پیچ و تاب از خرطوم پیل , چشم از غزال , نیش نگاه از زنبور , شادی از نیزه ی نور خورشید ,گریه از ابر , سبک سری از نسیم , بزدلی از خرگوش , غرور از طاووس , نرمی از آغوش طوطی , سختی از خاره , شیرینی از انگبین, سنگ دلی از پلنگ ,گرمی از آتش , سردی از برف , پرگویی از زاغ , زاری از فاخته , دو رویی از لک لک و وفا از مرغابی نر گرفت و به هم سرشت و زن را ساخت و به مردش سپرد. |
تقدیم به دوستان عزیزم:مرتضی و قاسم ومجید ومحمودوغلامرضاو....... |
بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیش بینی نمی کرد و خا صیت عشق این است..... اگر کسی تو را آنطور که میخواهی دوست ندارد به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد. هرگز لبخند را ترک نکن حتی وقتی ناراحتی چون هر کس امکان دارد عاشق لبخند تو شود. تو ممکن است در تمام دنیا فقط یک نفر باشی ولی برای بعضی از افراد تمام دنیا هستی. به چیزی که گذشت غم مخور به آنجه پس از آن امد لبخند بزن. خود را به فرد بهتری تبدیل کن و مطمین باش که خود را می شناسی قبل از آنکه شخص دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی که او تو را بشناس. ما واقعا تا چیزی را از دست ندیم قدرش را نمیدونیم ولی در عین حال تا وقتی که چیزی رو دوباره بدست نیاریم نمیدونیم چی رو از دست دادیم . اینکه تمام عشقت را به کسی بدی تضمینی بر این نیست که اون هم همین کارو بکنه پس انتظار عشق متقابل نداشته باش فقط منتظر باش تا اینکه عشق آروم تو قلبش رشد کنه و اگه اینطور نشد خوشحال باش که توی دل تو رشد کرده . در عرض یک دقیقه میشه یک نفر رو خرد کرد در یک ساعت میشه کسی رو دوست داشت و در یک روز میشه عاشق شد ولی یک عمر طول میکشه تا کسی رو فراموش کرد . دقایقی توی زندگی هستن که دلت برای کسی اونقدر تنگ میشه که می خوای اونو از رویات بیرون بکشی و توی دنیای واقعی بغلش کنی . همیشه خودتو جای دیگران بگذار اگر حس میکنی چیزی ناراحتت میکنه احتمالا دیگران رو هم آزار میده |
روزی دیگر اغاز می شود
فرقی میان دیروز و
امروز نیست
شاید فردا روز دیگری باشد
و راهی دیگر
وپایی دیگر
وصدایی دیگر
وارزویی دیگر
و امیدی دیگر.... اری
شاید فردا پرستو چشمهایش را به روی بهار باز کند.